دیکشنری
داستان آبیدیک
بیکار افتاده
english
1
general
::
broken
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بیوشیمی
بیوشیمیست
بیوفا
بیوفایی
بیوقفه
بیوگرافی
بیومیمتیک
بیونیک
بیوه
بیوه گی
بیوک
بیک نحوی
بیک نظر دیدن
بیک نوعی
بیکار
بیکار افتاده
بیکار ماندن
بیکاره
بیکاری
بیکران
بیکرانی
بیکسی
بیکله
پا
پا اردکی
پا بپا کردن
پا برجای
پا بلند
پا بمیان گذاشتن
پا بند
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید